Friday, August 20, 2010


بيانيه مادران پارك لاله (مادران عزادار)

تغییر نام، اعلام خواسته‌ها و مواضع
ما، مادران عزادار پس از يكسال عزاداري همراه با دادخواهي مصمم تر از پيش حركت خود را تا رسيدن به خواسته هاي قانونيمان ادامه خواهيم داد و در ادامه اين راه از اين پس خود را مادران پارك لاله مي ناميم چرا كه اولين ميعادگاه اين خانواده بزرگ پارك لاله تهران بوده و اولين تجمع سكوت در تاريخ 6/4/88 در همين پارك برگزار گرديد.
مادران به رغم فشار، تهديد، توهين و بازداشت از پاي ننشسته، همچنان و همه جا بين مردم حضوري فعال دارند.
مادران پارك لاله، مادراني هستند كه فرزندانشان بخاطر شركت در راهپيمايي اعتراضي، آرام و ميليوني پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري به صرف اعتراض به نتيجه انتخابات كشته شدند. اعتراضي كه با شليك مستقيم به سمت ميليون ها معترض پاسخ گفته شد و در نتيجه آن ده ها تن به قتل رسيدند.

مادران پارك لاله، مادران تمامي زندانيان سياسي، عقيدتي، فعالان مدني و زندانيان گمنامي هستند كه در زندان هاي كهريزك، اوين، رجايي شهر و ... كشته شدند، شكنجه گشتند، مورد تجاوز قرار گرفتند و يا در دادگاه هاي نمايشي محاكمه و به احكام سنگين محكوم شدند.
مادران پارك لاله، مادران جانباختگان سي و يك سال گذشته هستند كه هرگز از خون فرزندانشان نخواهند گذشت و خواهان محاكمه آمران و عاملان اعدام هاي فردي و دسته جمعي، كشتارهاي قومي و ديني، زندان، شكنجه، تجاوز، ترور، شبيخون به منازل، به خاك و خون كشيدن خوابگاه ها و ... از دهه شصت تا كنون هستند.
مادران پارك لاله، مادران تمامي جوانان اين سرزمين هستند كه توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و سپس مفقود شدند و تاكنون هيچ اثري از آنان نيست.
مادران پارك لاله، مادران تمامي مجروحان حوادث يكسال اخير مي باشند كه با معلوليت زندگي مشقت باري را پيش روي دارند.
مادران پارك لاله، اعدام را يك قتل سازمان يافته مي دانند و مخالف هرگونه قتلي با هر شكل و هر نامي از جمله سنگسار و قصاص مي باشند و خواهان لغو قانون مجازات اعدام هستند.
مادران پارك لاله، كه خود قرباني خشونت و تبعيض عليه زنان بوده و هستند از تمامي فعاليت هاي مخالف خشونت و برابري خواهانه حمايت مي كنند و بر همه زنان و مردان آزاده درود مي فرستند.

مادران پارك لاله (مادران عزادار) - مرداد ماه 89

Sunday, August 1, 2010

Madri di Teheran. Quando la vita diventa un'altra cosa

http://www.nandodallachiesa.it/public/index.php?option=content&task=view&id=1407
Scritto da Nando dalla Chiesa
Thursday 22 July 2010

21 luglio. Alla Settimana Internazionale dei Diritti era questa la data prevista per i molti appuntamenti di solidarietà con la rivoluzione verde iraniana. Ospite d’eccezione il premio Nobel per la pace 2003 Shirin Ebadi, primo giudice donna nella sua patria, primo premio Nobel musulmano, ora in esilio in Europa. Ma c’erano anche altri ospiti, come quattro giovani reporter e giornalisti, testimoni della repressione del giugno 2009 e poi scampati all’arresto e alla tortura abbandonando fortunosamente la propria terra. In mattinata una grande rotonda di Sampierdarena (la Fiumara) è stata dedicata alle “madri di Teheran”. Ero convintissimo di questa scelta (Teheran come Tien An men come Buenos Aires…). Ma devo essere sincero: ho capito che cosa stessimo facendo davvero solo quando ho visto i volti della madri in lutto iraniane giunte a Genova a loro spese da ogni città d’Europa. Quando le ho viste con le foto appese al collo. Quando ho sentito una di loro dietro di me scoppiare a piangere disperatamente battendo i piedi. E anche il totem dedicato a Neda, la studentessa uccisa da un miliziano la cui foto a terra fece il giro del mondo in pochi minuti, è diventato un’altra cosa dopo che tutti gli iraniani presenti hanno cantato alzando le due dita della vittoria quello che per loro è il vero inno nazionale ma che nessun regime ha mai riconosciuto. Cose da brivido, che da sole danno un senso altissimo a questa Settimana. E, lo ammetto, brivido anche quando le donne sedute sulla scala, per ricambiare la solidarietà, hanno intonato con qualche incertezza di parole le note di “Bella ciao”. Stupendo. Io c’ero, è il caso di dire. Ero stato chiamato a sedere tra loro dalla signora scoppiata a piangere dietro di me, grata per il solo fatto che l’avessi accarezzata. E ogni tanto mi sono trovato a cantare in coppia con una giovane iraniana genovese (tutte però riprendevano con gioia il coro al ritornello di “Bella ciao, ciao, ciao”)

Difficile raccontare la forza morale trasmessa da Shirin Ebadi prima in piazza, poi nella sala di rappresentanza comunale dopo avere ricevuto la cittadinanza onoraria e infine, ancora, nel cortile di palazzo Tursi, quando ha tenuto la sua conferenza sui diritti della donna nel mondo. Dirò solo che la sua frase “Bisogna globalizzare i cuori” ha letteralmente stregato il pubblico. Bello anche l’incontro tra i giovani iraniani e due rappresentanti degli studenti universitari di Genova: chissà perché temevo una cosa burocratica (l’interprete ecc.), invece è stata un’occasione per capire qualcosa di più della rivolta studentesca iraniana. Ha detto una di loro: quando vedo la polizia in Italia ancora mi viene spontaneo toccarmi la testa per vedere se il velo è a posto. Mai avevo sentito spiegare il totalitarismo in questo modo.

Lo spettacolo sul Genova 2001 di Fausto Paravidino (veri e ripetuti guizzi di ingegno) e la musica persiana hanno chiuso la serata, insieme a “Green Days”, film sugli scontri di piazza e sulla protesta giovanile in Iran. Alla fine me ne sono andato a letto che mi sembrava di avere vissuto due giorni di fila.

مادران تهران - وقتی زندگی چیز دیگری می شود

http://www.nandodallachiesa.it/public/index.php?option=content&task=view&id=1407 روز همبستگی با جنبش سبز در ایران از زبان ناندو دلا کی یزا مسئول هفته بین المللی حقوق در شهر جنوا-ایتالیا مادران تهران وقتی زندگی چیز دیگری می شود درهفته بین المللی حقوق در جنوا , ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۰ روز همبستگی با جنبش سبز در ایران بود. شیرین عبادی , برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ ، که در حال حاضر در اروپا در تبعید است ، به همراه مهمانان دیگر در این برنامه شرکت داشتند ، از جمله ۴ خبرنگار جوان , شاهدان سرکوبها و دستگیریهای ژوئن ۲۰۰۹, که موفق به فرار از سرزمین خود شده و از دستگیری و شکنجه نجات یافته بودند . برنامه با سخنان شیرین عبادی راجع به جنبش در ایران و نقش زنان و مادران و زندانیان سیاسی و اعدام ها شروع گردید و در ادامه میدان مادران تهران ( زنان تهران ) در لا فیو مارا بوسیله ایشان افتتاح گردید . حس من درباره انتخاب این نام بسیار زیباست و نام تهران برایم مثل میدان دمایو در آرژانتین است . من تا زمانی که حامیان مادران عزادار را ندیده بودم ، به بزرگی کارمان پی نبرده بودم ، مادران با عکس های قربانیان و کشته شدگان در گردنشان ، با چشمان اشک آلود و هق هق گریه هاشان از شوق و اندوه ، با عکس دختر قربانی دانشجو ، ندا که به دست بسیجیان کشته شد و عکس او در چند دقیقه به سراسر دنیا فرستاده شد . مادرانی که با خرج خود از سراسر دنیا ، به ما پیوسته بودند ، تا صدای هموطنان خود را به گوش جهانیان برسانند. لحظات پر شوری بود وهمه چیز رنگ دیگری به خود گرفته بود, وقتی که همه با هم شروع به خواندن سرود کردند و انگشتان خود را به علامت پیروزی بالا بردند و زمانی که روی پله ها نشستند و برای تشکراز ما آهنگ معروف" سلام زیبا " را به ایتالیایی خواندند ....... حس وصف نا پذیری بود . مادران حس والایی به این هفته بخشیدند . به سختی می شود قدرت روحی را که شیرین عبادی به دیگران انتقال می دهد , به توصیف کشاند ، اول درمیدان لا فیو مارا ، بعد در سالن نمایندگان دراعطای شهروندی جنوا به ایشان و یکی از دانشجویان ایرانی و زمانی که در سالن تورسی راجع به حقوق زنان در دنیا صحبت می کرد . فقط می توانم بگویم که این جمله او : باید قلب ها را جهانی کرد ، مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داد. ملاقات با دانشجویان ایرانی جنوا بسیار زیبا بود ، نمی دانم چرا فکر می کردم که این یک ملاقات بوروکراتیک است ، ولی اصلآ این طور نبود و این یک شانس دیگری بود برای بیشتر شناختن جنبش دانشجویان ایرانی . یکی از آنان می گفت : وقتی پلیس را در این جا می بینم ، ناخودآگاه دستم به طرف سرم می رود ، که روسری ام را درست کنم ، هیچوقت توتالیتاریسم راکسی به اینصورت برایم توصیف نکرده بود . با نمایش فیلم" چشمک های واقعی و مکرر یک نابغه " ساخته فاستو پارا ویدینو برنامه با فیلم روزهای سبز فیلمی ازبرخورد ها و تظاهرات جوانان ایرانی ادامه پیدا کرد و با موسیقی ایرانی , شب به پایان رسید. ومن بعد از یک روز طولانی و پر بار به بستر رفتم . ناندو دلا کی یزا * ناندو( فرناندو) دلا کی یزا جامعه شناس ، سیاستمدار، نویسنده و استاد دانشگاه میلان فارغ التحصیل اقتصاد و تجارت از دانشگاه بوکونی میلان است ، وی علوم سیاسی را در دانشگاه میلان تدریس می کند. ناندو دلا کی یزا فرزند ژنرال دلا کی یزا می باشد که در سال ۱۹۸۲ به دست مافیا به قتل رسید . وی بنیان گزار انجمنی در میلان بنام جامعه مدنی و همینطور ماه نامه ای به همین نام میباشد. ناندو دلا کی یزا مسئول هفته بین المللی حقوق (۱۵تا ۲۲ جولای ۲۰۱۰) در شهر جنوا بود. صبری نجفی - فاطمه رضایی