Thursday, February 25, 2010

مادران زندانی فورا باید آزاد شون

25 Febbraio 2010
مادران زندانی فورا باید آزاد شوند!

بیش از دو هفته است که ٧ تن از مادران داغدار در زندان به سر ميبرند. مادراني كه فرزندانشان را در جريان تظاهراتهاي ميليوني مردم از دست داده اند. مادران قهرمانی كه در اين مدت هر هفته روزهاي شنبه با خواست محاكمه آمرين و عاملين اين كشتارها در پارك لاله جمع ميشدند و اعتراض خود را اعلام ميداشتند و اكنون همراه با خانواده هاي زندانيان سياسي هر شب به مقابل اوين ميروند و خواست خود را پيگيري ميكنند و براي آزادي همه زندانيان سياسي از زندان تلاش ميكنند. اين هفت مادر زنداني در ١٤ بهمن دستگير و در ١٦ و ١٧ بهمن به بند ٢٠٩ اوين، بندي كه مستقيما تحت مسئوليت وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي قرار دارد، منتقل شدند.



مادران داغدار زندانی و همه زندانيان سياسي بايد فورا از زندان آزاد شوند. این سران جمهوری اسلامی اند که باید بخاطر سي سال جنايتاتشان و بخاطر كشتاري كه در همين ٨ ماه كردند، در پیشگاه مردم جهان محاکمه شوند. اين فرمان انقلاب مردم است. از هم اكنون پرونده محاكمه اين جانيان در دادگاه لاهه در جريان است و ما با تمام قوا برای پیگیری این پرونده و تحقق خواست مردم میکوشیم. حزب كمونيست كارگري همبستگی عمیق خو د را با مادران داغدار و همه خانواده هائی که عزیزانشان در بند هستند اعلام میکند. ما همه مردم آزاده را دعوت میکنیم تا برای باز کردن در زندانها و آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی به اجتماعات خانواده ها در برابر زندان اوین بپیوندند.

Monday, February 8, 2010

بيانيه هجده تن از مادران فعالان سياسي – مدنی دربند خطاب به مردم ایران در اعتراض به تداوم بازداشت غیرقانونی فرزندانشان

بيانيه هجده تن از مادران فعالان سياسي – مدنی دربند خطاب به مردم ایران در اعتراض به تداوم بازداشت غیرقانونی فرزندانشان



20 بهمن 1388

کليد واژه ها : زندانيان سياسي

پسرم جعبه آبرنگش را پيش رويم گذاشت

و از من خواست

برايش پرنده اي بكشم

در رنگ خاكستري فرو بردم

قلم مو را

و كشيدم چارگوشي را با قفل و ميله ها!

شگفتي چشمانش را پر كرد :

اما اين يك زندان است ...

نمي داني چگونه يك پرنده مي كشند ؟!

...

ملت ايران

ثانيه هاست كه از نوازش فرزندانمان محروم شده ايم ، دقيقه هاست صدايشان را نشنيده ايم ، ساعت هاست چشم انتظارشان هستيم ، روزهاست آغوش هايمان را مامن دردها و شادي هاشان نكرده ايم ، هفته هاست در انتظار خبريم و ماه هاست كه نميدانيم به كدامين جرم ناكرده مي بايست آنها را در زندان كنند ، چشم به در سائيده ايم و كفش به خيابان ها تا شايد دست كم خبري از ايشان يابيم اما صد افسوس كه نه تنها اينگونه نشد كه درشتي ها ديديم از كساني كه مدعيان اخلاق و آزادگي هستند

با اين همه اگر تنها درشتي ها بود تاب مي آورديم،اگر تنها فراق دلبركانمان بود به حرمت ايران سكوت ميكرديم و اگر تنها حبس بود تاب مي آورديم كه فرزندانمان نه عزيزتر از ديگر فرزندان درحبس ايران و نه كم مسئوليت تر از آنان در راه پيشرفت كشور هستند.اما درداد و دريغا و صد افسوس كه به ازاي هر قطره اشك ما اتهامي بر اتهامات فرزندانمان افزوده ميشود.بازداشت هاي بي دلبل كم بود كه هم اينك اتهامات واهي نيز داغي شده بر داغهايمان.اتهاماتي كه پيش از واهي بودنشان خنده ناكند.

هم وطنان

فرزندان ما را كه جملگي به فرياد زدن بر سر مخالف خويش نيز رضا نمي دهند به ارتباط با گروهكهاي تروريستي خارج نشين متهم مي كنند، گروهي را به دليل فعاليت در قالب احزاب و گروههاي قانوني به اقدام عليه امنيت كشور متهم مي كنند ، جگر گوشه هايمان را به دليل نوشتن مطلبي در روزنامه اي يا وبلاگي به تبليغ عليه نظام متهم كرده اند ، پاره هاي تنمان را از خلوت دعا و نيايش به درگاه خالق يكتا به كنج زندان برده اند و چنان كرده اند كه خواست رهايي فرزندانمان از پروردگار نيز به اتهام بدل شده است. عضويت در شبكه هاي اجتماعي را به اتهام بدل كرده اند و ملاقات با فرزندان دلبندمان را به لطفي بي نهايت از سوي خود تعبير ميكنند ، در اين بين ما مانده ايم كه داد از كه ستانيم .

ايرانيان

گفته مي شود تاريخ بي رحمترين داور در دادگاه جهان است ، و در همه حال مظلومان را به داوري تاريخ دل خوش ميكنند ، تا امروز تاريخ شود و داد مظلومان بستاند.اما در سكوت ما تاريخ كجا سوختن ما را در تب بي خبري از دختران و پسرانمان به ياد خواهد آورد؟ تاريخ كجا به ياد خواهد آورد اشكها و ضجه هاي ما را در غم دوري دلبركانمان؟ تاريخ كجا و خون جگري كه از دست مخلوق بي وجدان، شبانه به درگاه خالق شرح ميدهيم كجا؟

هم ميهنان

با قامتي به بلندي فرياد رنج هايمان را با شما باز گفتيم ، تا باشد گوش شنوايي در گوشه اي كه به ياد آورد مادر بودن در اين زمانه سخت ، بسيار سخت است. تا بداند كه هر لحظه را با شوق در آغوش كشيدن دلبركانمان به تاريخ مي سپاريم اما از پا نمي افتيم.

اي مرغ گرفتار بماني و ببيني

آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست

1-حوا ابراهيمي مادر سعيد و مسعود نورمحمدي

2-مهين جواهري پور مادر مهرداد رحيمي

4-سكينه خرمن ديز مادر مهرداد اصلاني

5-زهرا رضا مادر حسين نوراني ن‍‍ژاد

6-صغري عليپور مادر پريسا كاكايي

7- طيبه فخري مادر عماد الدين باقي

8- عصمت كاشاني مادر سعيد ليلاز

9- شهرزاد كريمان مادر شيوا نظر آهاري

10-فائزه ملكشاهي مادر سعيد حائري

11-مرضيه محبي مادر سعيد جلالي فر

12- معصومه ملول مادر مسعود باستاني

13- ملكه محمدي مادر سميه عالمي پسند

14- نرگس موسوي مادر پيمان چالاكي

15- پروين مخترع مادر كوهيار گودرزي

16- ثريا محمد زاده مادر سعيد كلانكي

17- عارفه نوري مادر مريم ضياء

18- خدابس نظري مادر بهمن احمدي امويي

Saturday, February 6, 2010

مزار جانباختگان وترس نیروهای سرکوبگر رژیم حاکم بر ایران

دیروز 16بهمن 88 نیروهای سرکوبگر رژیم حاکم بر ایران از ساعات اولیه صبح و قبل از باز شدن درهای بهشت زهرا در محلهای مشخص شده ای که جانباختگان وقایع اخیر در آنها آرمیده اند گسیل شده و بر سر هر مزار تعداد 4تا 5نفر لباس شخصی ایستاده بودند که اجازه نمی دادند کسی به انها نزدیک شود. چند زن به مزار سهراب اشکانی رفته و در نبود ماموران چند شاخه گل سفید و قرمز بر روی سنگ قبر سیاه او گذاشتند که ماموران با دیدن گلها به رفتگر دستور دادند که با جارو گلها را از روی مزار او به پایین بریزد و جمع کند. تعداد بسیاری اتوبوس و ماشین های ون نیروی انتظامی و سازمان امنیت تمامی 4قطعه ای را که از قبل اعلام شده بود محاصره کرده بودند و حتی اگر کسی به مزار بچه های جان باخته نزدیک می شد با گوش ایستادن به حرفهایشان آنها را تهدید به خروج از بهشت زهرا می کردند. در قطعه 302 بالای مزار شهیدی که مادرش گوینده رادیو می باشد چند زن جمع شده بودند و دو نفر لباس شخصی تازه وارد را گذاشته که خبر ببرند. پسرها مشغول حرف زدن با هم بودند که ماموران آنها را صدا کرده و گفتند؟ آن چند زن در چه موردی صحبت می کردند؟ پسرهااظهار بی اطلاعی کرده و فرمانده با توهین به آنها گفت شما وظیفه دارید حرفهای را که مردم می زنند گوش داده و به ما گزارش دهید یالا برگردید اینها رو متفرق کنید. در ضمن لازم به یادآوری است که تعدادی از مادران عزادار روز قبل بر مزار جان باختگان وقایع اخیر حضور بهم رسانده و در میان و امنیتی بهشت زهرا توانستند گلهای نثار قبور پاک عزیزان از دست رفته بنمایند
خبر دوم
شب 16بهمن ساعت 8شب با قرار قبلی که توسط سایت بالاترین پخش شده بود تعداد بسیاری زیادی ون های نیروی انتظامی در پارکینگ عمومی مقابل اوین با نیرو ایستاده بودند. پارکینگ عمومی از ساعاتهای اولیه عصر توسط نیروی انتظامی بروی مردم بسته شده بود. دو ون مخصوص حمل سگهای شکاری در زیر پارکینگ پارک شده بود. سربازی نمی دانم از روی شیطنت یا اطلاع رسانی به ون سگها نزدیک شد و صدای پارس سگها بلند شد که فرمانده عملیات شب قبل با تعدادی سرباز مسلح سربازی را که باعث تحریک سگها شده بود دوره کرده و با یک ون به محل مستقر در خیابان پایین اوین برده که توسط موتورسوارها محاصره شده بود. ماشینهای پژو سازمان امنیت با نیروهای پلیس امنیت اجتماعی ماشینهای پارک شده در مسیر پایین اوین را وادار به تخلیه کرده و مردم را پراکنده کردند. در ساعت 10شب کلیه نیروها نظامی محل را ترک کرده بودند.

Thursday, February 4, 2010

اعدام را بس كنيد




اعدام را بس كنيد!

ما مادران امروز، دختران ديروز ايران ايم كه در روزها و ماه هاي انقلاب 57 فعالانه شركت داشتيم. آيا سزاوار است كه پس از گذشت سي و يك سال از انقلاب، همچنان شاهد اعدام فرزندان خود باشيم؟ اين سوال همه ما مادران ايراني است.

ما مادران عزادار كه به صورت خودجوش در طول 7ماه گذشته شنبه ها در پارك لاله و ساير پارك ها و اماكن عمومي ديگر با حضور فعال خود كشتارها و بازداشت ها را محكوم كرده و خواستار پايان بخشيدن به اين اعمال غير انساني و غير قانوني بوده ايم، امروز با اعدام فرزندان خود روبرو هستيم.
آيا سزاوار است ما مادران در همه عرصه هاي تاريخي شاهد فنا شدن فرزندان خود باشيم؟
چه كساني ما مادران را محكوم به اين مرگ تدريجي كرده است كه هميشه در سوگ عزيزان خود بنشينيم؟
مگر خواست فرزندان ما در طول سي و يك سال گذشته چه بوده است؟
آيا مشاركت فرزندان ما در انتخابات بايستي به بازداشت، شكنجه، تجاوز، كشتار و اعدام شان منجر شود؟
ما مادران عزادار ايراني، كليه اعمال غير انساني و غير قانوني فوق را محكوم مي كنيم و هشدار مي دهيم اگر مسئولان به خواست مادران ايران زمين توجه نكنند و همچنان به اين اعمال خشونت بار ادامه دهند، با اقدامات اعتراضي گسترده تري روبرو خواهند شد.
ما مادران عزادار ضمن تكرار خواسته هاي خود، "آزادي زندانيان عقيدتي" و "محاكمه آمران و عاملان كشتار فرزندانمان"، از تمام مردم ايران و جهان مي خواهيم كه از جوانان ما به صورت گسترده حمايت و از انجام اين چنين اعمال بيرحمانه به هر طريق ممكن جلوگيري كنند.

زندگي ما به حيات فرزندانمان بستگي دارد. نگذاريم فجايع تاريخي دهه 60 دوباره تكرار شود.

مادران عزادار

13 بهمن 1388

Tuesday, February 2, 2010

رخشان بنی اعتماد جایزه خود را تقدیم مادران عزادار کرد

۱۳ بهمن ۱۳۸۸, ساعت ۳:۲۲ بعد از ظهررخشان بنی اعتماد جایزه خود را تقدیم مادران عزادار کرد شبکه جنبش راه سبز (جرس): رخشان بنی اعتماد کارگردان برجسته ایرانی جایزهخود را تقدیم مادران عزادار کرد. پنجمين دوره جشنواره جهانی «حفظ ميراث سينما» که به يادبود پدر سينما تکفرانسه «هانری لانگ لوا» نامگذاری شده است، در شهر ونسن فرانسه با حضوربزرگان سينمای جهان روز گذشته اول فوريه به کار خود پايان داد. بزرگانی از عالم سينما هم چون کلوديا کارديناله و ماريزا برونسون وکارگردانان شناخته شده ای چون جان پيير موکه، کلود پينوتو و ولاديميرکوسما آهنگساز برجسته در اين جشنواره معتبر حضور داشتند. رخشان بنیاعتماد کارگردان نامدار و برجسته سينمای ايران برای مجموعه آثار سينمايیاش توانست جايزه معتبر «هانری لانگ لوا» را از آن خود کند. او هنگامدريافت جايزه خود از رئيس جشنواره ونسن اعلام کرد: «من اين جايزه راتقديم می کنم به تمام مادران عزادار وطنم». طی پنج سال گذشته اين دومين بار است که چنين جايزه ای به يک کارگردان سينما تعلق می گيرد